فتح مهمات و گشایش کار و رزق و روزی

فقط انسانهای بزرگ که از کمک کردن به دیگران لذت میبرند مشتری همیشگی اینجا هستند

فتح مهمات و گشایش کار و رزق و روزی

فقط انسانهای بزرگ که از کمک کردن به دیگران لذت میبرند مشتری همیشگی اینجا هستند

والنتاین

به نظرم آدم کاری رو بعد از مدتها تجربه کنار بذاره برگشت به اون کار حتما دلیل و توجیه خیلی قویی میخواد  ..

مدتها درگیر کارهای زیادی بودم و چیزی که منو برگردوند این بود  میون همه دختر و پسرا و عاشق و معشوقا و زن و شوهرا  و خیلیای دیگه زمزمه اینو میشنوم که والنتاین نزدیکه و همه تو فکر هدیه خریدن هستن ... ولی این روزا همش دور و برم آدمهای زیادی رو میبینم که والنتاین واسشون یعنی کشک .. چرا؟   عرض میکنم

صحنه اول :  دخترک (البته حالا  دیگه خانومی شده  و دانشجو) این روزا شروع ترم جدیده و تو فکر شهریه دانشگاه و  خوابگاه و پدر و مادر هم شرمنده اش ...... به نظر شما اون دخترک اگه کسی رو هم دوست داشته باشه سعی میکنه این روزا سمتش نره که درد شهریه نداشتن یه طرف و اینکه حتی نمی تونه یه عروسک ناقابل بخره ...... تنها راهی که به ذهنش میرسه توی سایت دانشگاه و چت میکنه شاید یه آدم هرزه پیدا بشه که یه شب باهاش باشه و کمی از شهریه رو جور کنه ........... ( تو ندیدی ولی من دیدم  مطمئن باش اینجور آدمی هم هست...... ) ... دوست داری کمکش کنی؟..... وجدانت چی میگه؟ ..

 

صحنه دوم : پسرک که حالا دیگه داشنگاه رو هم تموم کرده ... یه قدم که میخواد برداره هزار بار آرزوی مرگ میکنه از خدا ...تا حالا کسی رو مبتلا به ام اس دیدی؟ ...( تو ندیدی ولی من دیدم  مطمئن باش اینجور آدمی هم هست...... ) ... دوست داری کمکش کنی؟..... وجدانت چی میگه؟ .. فکر میکنی چقدر حاضر باشی بهش کمک کنی؟ .. به نظرت والنتاین واسه این آدم کشک نیست؟ ..

صحنه سوم : چقدر خواهر بیچاره اش را دوست می داشت ...نه خواهر بیچاره نبود اون بیچاره بود که نمیتونست برای هزینه های درمان سرطان کاری بکنه... یه ذره فکر کن خدای نکرده اگه واسه خودت پیش بیاد چیکار میکنی...  ( تو ندیدی ولی من دیدم  مطمئن باش اینجور آدمی هم هست...... ) ... دوست داری کمکش کنی؟..... وجدانت چی میگه؟ .. حالا والنتاین یعنی کشک یا نه تو بودی چی میگفتی؟ ....

چقدر حاضری بهش کمک کنی ...

 

 

 

 

 

نظرات 16 + ارسال نظر
۲ شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:56 ب.ظ

۴۷ شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:29 ب.ظ

۸-

فرید شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام....
عالی نوشتی و تاثیر گذار ...اما عزیز بهجهان خرم از آن باش که جهان خرم از اوست.... رسم دنیا همینه ...شادی باغم معنی داره... خوبی با بدی.... سخت نگیر... تو کاری که شروع کردی موفق باشی

مهسا ( همیشه بهار ) یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:04 ب.ظ http://mahsaaaa.persianblog.com

سلام جهان کی برگشتی؟ کجا بودی تا الان ... یه کار مهم باهات داشتم . نتونستم پیدات کنم .

پریسا دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 03:26 ق.ظ http://www.parisaa.com

خوش برگشتی داداش

بید قرمز دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:19 ق.ظ

خوشحالم از اینکه برگشتی.

مرتیا دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:37 ق.ظ

سلام. خوش اومدی.. در واقع خوش برگشتی....

سارا دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:26 ق.ظ http://ravankavi.tk/

سلام خوبین خسته نباشین خیلی زیباست

پیام دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:52 ب.ظ http://payamra.com

شکم خالی که این حرفها حالیش نیست ...

شازده خانوم جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:13 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

حداقل خوشبحال اونهایی که شور و شوق این چیزها به زندگیشون رنگ و بویی میده..ما که دیگه این بهونه رو هم نداریم

محبوبه دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:55 ق.ظ http://hathat.persianblog.com

سلام اقا جهان ..... منو یادن نمیاد دیگه می دونم . اما شما خیلی وتسه من موندگار شدی...... یادت میاد وبلا من . زبانم رو تو می فهمی.... (که نمی فهمید!) شما اولین کسی بودی که واسم کامنت گذاشتی...... حال همه ما خوب است اما تو باور مکن ! .... یادش بخیر اون یکی داوران با قصه هاتون ..... با او بگراند کرم و قرمز .... مواظب خودت باش..... یا علی

توتیا سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:36 ق.ظ http://http://tutia.blogspot.com

منم ام اس دازم ولی اصلا با نوشته شما موافق نیستم قرار نیست والنتاین خرید کادو گرون باشه بعدم با ام اس هم میشه شاد بود و زیبایی زندگی را دید نه فقط زشتی ها را بعدم شما خودتان هم باور ندارید مردم با خواندن بلاگ شما صدقه بدهند از کجا معلوم این صدقه به این ادمها می رسه از کجا معلوم شما برای خودت نمی خواهی از این حرفها این روزها خیلی ها می زنند این به این معنی نیست که این ادمها وجود ندارند به این معنی که من اگر بخواهم کمک کنم دست خود این ادمها کمکم را می رسانم حکایت بم نباشه بعدم که کسی که صدقه بده بخاطر تقدیر و بزرگ نمایی این کا ر را انجام بده وای به ان صدقه که با رنگ ریا باشه من اگر باشم از این پول می گذزم حتی در بدبختی عزت نفس هست و من کسانی را میشناشم با خیاظی و رخت شوری کارشان را راه می اندازند نه خود فروشی و اعتیاد و ننه من غریبم با اجازه یک انسان رو راست و کسی که گول این حرفها را نمی خورد متد شما اشتباهه

توتیا چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:31 ب.ظ

اقا حسین کاشکی شما به عنوان ادم بالغ جرعت داشتی ادرس بلاگت را اینجا می گذاشتی و قایموشکی توهین نمی کردی خوب این روزها مرد کم پیدا میشه

متلک شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ق.ظ http://www.matalak.com

اگر حتی تو من رو ببخشی من خودم رو نمی بخشم که زودتر این لینک رو باز نکردم.

سما یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:59 ب.ظ

سلام منو یادت هست یا نه؟گاهی اوقات ...هیچی...من هم بعد ۱:سالی برگشتم اما برای چند دقیقه اما متاسفانه نتونستم ببینمت...کاش بتونی بفهمی که همه چی تغییر کرده اما زندگی داره میگذره...من مردم...اما نه به صورت واقعی

ش شنبه 1 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:37 ب.ظ

این چیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد